یلدا بانووی مایلدا بانووی ما، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

یلـــــــــــــدا ، بانوی پاییزی

شیرین کاریهای یلدا بانو

یلدای نازنین من، تو روز به روز شیرین تر و جذاب تر میشی. روز به روز دل من و بابا و اطرافیانو بیشتر میبری. انقدر شیرین کاریات جذابه که دلم میخواد انقدر تو آغوشم فشارت بدم که وجودت با وجودم یکی بشه. زیباترینم ! تو تقریبا از اوایل آذر ماه یاد گرفتی که از پله های آشپزخانه بالا بیای. فدای تو بشم ! وقتی به پله آخر میرسی و میشینی، واسه خودت دست میزنی. انقدر خوشحال میشی که انگار بزرگترین قله های جهان رو فتح کردی ! فدای تو ! امیدوارم یه روز تورو بر قله افتخارات علمی، ورزشی و هنری و بزرگترین قله های خوشبختی زندگی ببینم و من و بابا برای تو دست بزنیم.   یلدای زیبا روی دوست داشتنی من ! فدای روی ماهت بشه مامان با کارهای...
9 بهمن 1392

مشخصات یلدا جون

یلدا جون ما روز دوشنبه۲۷ آذر ماه سال ۱۳۹۱ ساعت ۶:۰۵ دقیقه صبح  با وزن ۲۸۰۰ گرم و قد ۴۹ سانت چشمان زیبایش را بر این دنیا گشود و عشق ما رو به خودش دو چندان کرد. دختر ناز ما قرار بود شنبه ۲ دی ماه به دنیا بیاد که دیگه نخواست ما رو چشم انتظار خودش نگه داره و اومد و خواست که اولین شب یلدا را در کنار ما باشه و یلدای متفاوتی را ما امسال با یلدا خانم داشته باشیم. یلدا جون برات یه عالمه آرزو های قشنگ دارم با یه دنیا خوشبختی و سلامتی که ایشالا همگی در کنار هم باشیم و این لحظه های قشنگ را به تصویر بکشیم                     ...
9 بهمن 1392

عرض پوزش

با سلام و عرض پوزش به علت تاخیر پیش امده  ........  تمام سعی خود را میکنم که با بزرگ تر شدن دختر گلم  و به یاری خدا وبلاگ یلدا جونم  را تا حد امکان  به روز کنم.   ...
9 بهمن 1392

325روزه شدن یلدا جون

یلدای عزیزم امروز 325 روزه شده الان دوتامروارید خوشگل تو صدف دهانش داره چهار دست و پا راه میره می ایسته میشیته غذا میخوره نانای میکنه دست می زنه بای بای و دالی میکنه. به تبلیغات تلویزیون علاقه زیادی داره به خصوص تبلیغ برنج هایلی..!!! یلدای نازنین 41 روز دیگه یک ساله میشه و به امید خدا میخوایم یک سالگیش را جشن بگیریم.  
9 بهمن 1392

خدا را شكر

     تا عشق آمد دردم  آسان شد     خدا را شکر   مادرشدم او پاره ی  جان شد       خدارا شکر    شوق شنیدن ریخت ،حتی گریه اش در من   لبخند زدو جانم غزلخوان شد       خداراشکر   من باغبان ِ تازه  کاری بودم  امّــــا او   یک غنچه ی زیبا وخندان  شد       خداراشکر   اوآمدو باران ِ رحمت با خودش آورد   گلخانه ی ماهم  گلستان  شد     خداراشکر   سنگ ِ صبورم ،ن...
11 ارديبهشت 1392

مامان سعیده روزت مبارک

وقتی مادر میشی فارغ از همه کارهای دنیا یه آدم دیگه میشی… شبا تا صبح بیداری ولی روزها خسته نیستی… انگار خدا بهت قدرتی مضاعف داده بعد از نه ماه انتظار و حمل جنین به جای خستگی، پر انرژی و پرنشاطی… با هر خنده کودکت بال در میاری و تو ابرا پرواز میکنی… دیگه بوی بد مدفوع برات زننده نیست… نگران اینی که مبادا پای بچم بسوزه… وای چرا رنگ مدفوعش عوض شده؟ اگه بچت عطسه کنه دنیا رو سرت خراب میشه. وقتی کسی حتی عزیزترین کست به بچت کوچکترین غرولندی کنه دلگیر میشی و غصه دار… آخه اون که نمیدونه تو مادری مقدس ترین واژه بشریت… وقتی گردن میگیره، غلت میزنه، چهاردست و پا میره، راه م...
11 ارديبهشت 1392

عید 92

سلام، سال نو مبارک. امیدوارم عید به همه عزیزان خوش گذشته باشه. ما که چون یلدا جون کوچولو بود و جاده ها شلوغ، ترجیح دادیم تهران بمونیمو با یلدا جون خوش بگذرونیم. همونطور که قول داده بودم چند تا از عکسای روز عید عزیز بابارو میزارم تو وبلاگش.   ...
14 فروردين 1392

سه ماهه شدن دخمل بابا

سلام به همه دوستای عزیز :   ضمن عذر خواهی به دلیل تاخیر نسبتا طولانی در به روز کردن مطالب وبلاگ به اطلاع دوستای عزیز یلدا جون می رسونم که دخمل عزیز بابا امروز سه ماهه شد ! حالا دیگه یلدای بابا خیلی بزرگ شده و با خنده های نازش هوش و حواس برای بابا احسان نذاشته ! حالا دیگه من لحظه شماری می کنم عصر بشه و من برم خونه تا با یه خنده ناز یلدای عزیزم خستگی از تنم بیرون بره. از مامان سعیده به خاطر زحمات شبانه روزیش برای دخترمون تشکر می کنم و بهش خسته نباشید میگم و خدارو به خاطر داشتن این همسر عزیز و دختر ناز شاکرم. من از طرف خودم، مامان سعیده و یلدا جون پیشاپیش سال نورو به همه عزیزان تبریک میگم. ایشالا سالی خوش همراه با سل...
26 اسفند 1391